کلام امام حسین علیه السلام به حـر بن یزید ریاحـی
انت کما سمتک امک الحر، حر فی الدنیا و سعید فی الاخرة. بـعـد از حرکت کاروان کربلا از بطن العقبه، حضرت شب را در "شراف"(1) گذراندند صـبـح، مـوقـع حـرکت، امام علیه السلام به اصحاب خود تاکید کردند که هر چه میتوانید همراه خود آب بردارید، ولی آنان علت تاکید حضرت را نمیدانستند بعد از پر کردن مشکها و ظرفها تا نزدیک ظهر به راه ادامه دادند که صدای تکبیر یکی از اصحاب، توجه همه را به خود جلب کرد: فقال الحسین علیه السلام: لم کبرت؟ حضرت فرمود: چرا تکبیر گفتی؟قال: رایت النخل. گفت: نخلستان را دیدم.بـعـضی که آشنای به محل بودند گفتند اینجا درخت خرمایی وجود ندارد: بلکه اینها نیزهها و گوشهای اسبان است. امام علیه السلام فرمود: من هم همین را میبینم. بـعـد سؤال فرمود آیا پناهگاهی را سراغ دارید که اگر بخواهند با ما جنگ کنند از خود دفاع کنیم؟