میلاد مهدی موعود
باسمه تعالی
به سوی انتظار
انتظار نیرویی است زاینده و توجهی است متعالی. نیرویی سازنده است از آن جهت که قرار را از شخص منتظر می گیرد و آرامش را از او می ستاند و او را به حرکت وا می دارد و توجهی متعالی است از آن روی که انسان را به مسیری هدایت می کند که مبدا و پایه آن توحید است. انتظار، در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجه مبدا عالم، خدای جهان و سرچشمه همه هستیها می کند. انسان منتظر، همواره، چشم به راه فرجی است که به قدرت مطلقه الهی تحقق خواهد یافت. منتظران، چشم به راه «مهدی» هستند. مهدی کیست؟ بنده خدا،خلیفه خدا و ولی خدا در زمین، که به قدرت خدا زنده است و کار جهان به واسطه او به انجام می رسد. او روزی به امر خدا، برای استقرار عدالت و نجات جامعه بشری، ظهور خواهد کرد.
لذا توجه در این امر، همواره به خدای متعال است و این بعد توحیدی انتظار و توجه به خدا و طلب فرج و گشایش از درگاه خدا، از مهمترین اصول این اعتقاد و باور است. منتظران باید، همیشه، متوجه درگاه کبریای الهی باشند، و روی دل به سوی خدا کنند، و از پیشگاه لایزال، طلب فرج نمایند. این تعلیم را پیشوایان یاد کرده اند. پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
« بهترین اعمال امت من،انتظار رسیدن فرج است از نزد خدای عزیز و جلیل »
اما افق انتظار از این نیز فراتر است. بعد دیگر انتظار، توجه به پیامبران و مکتب پیامبران و تجدید عهد با آنان است و همچنین توجه به مقام هدایت پیامبر اکرم(ص). منتظران، چشم به راه کسی هستند که در او صفات و آثار پیامبران گرد آمده است و هنگامی که ظهور کند، آن آثار در او دیده خواهد شد. هرکه دوست دارد آدم، شیث، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، داود، سلیمان،و یوسف علیهم السلام و ... محمد(ص) را ببیند، می تواند آنان را در مهدی(ع) نظاره کند.
او می آید تا بر آرمان پیامبران جامه عمل بپوشاند، دین خدا را در عرصه زمین بگستراند، ندای توحید را در همه سو منتشر سازد و عدل و داد را در جهان برپا نماید...
اما جدا از تمامی ابعاد عقیدتی انتظار، توجه به این نکته ضروری است که از اصول اساسی «انتظار» دعوت به حماسه و اقدام است. شما اگر منتظرید که کسی بیاید ، و عدالت و داد را بگستراند، معلوم می شود به عدالت و داد عقیده دارید؛ و هر کسی نسبت به هر چه عقیده دارد، تعهد نیز دارد. بنابراین چگونه انسان مؤمن و معتقد به عدالت و داد ، و متعهد نسبت به اجرای این دو ، خود در سالیان عمر خویش، ساکت می نشیند و هر ظلم و ناحقی را تحمل می کند و آرمان اعتقادی خویش را به کناری می نهد، تا پس از سالها و صده ها، ظهور تحقق یابد، و مصلح و موعود بیاید و عقاید و تعهدات او را تحقق بخشد؟ چگونه انسان معتقد متعهد چنین خواهد کرد؟ آنچه مصلح و یاران او در روزگار ظهور انجام خواهند داد، تکلیف ایشان در آن دوران است، اما تکلیف امروز ما چیست؟ نه... سستی و سکوت پذیرفته نیست. انتظار دعوتی است به حماسه و اقدام، هدایتی است به حرکت و رفتن و امیدی است به رسیدن.
کونوا قوّامین بالقسط : بر پای دارندگان مقتدر داد و دادگری باشید.( سوره نسا آیه 135)
برگرفته از کتاب خورشید مغرب
نوشته محمد رضا حکیمی با اندکی تغییر و تصرف